نریماننریمان، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

نریمان دلیل زندگی بابا و مامان

to dear nikita

امروز ٢١ فروردین١٣٩١ و ١٠ اپریل ٢٠١٢ هست یه روز زیبا چون خواهرزاده عزیز من تو این روز قشنگ چشمای قشنگش رو به دنیا باز کرد  از اون روز ١١ سال میگذره ونیکیتای من واسه خودش خانومی شده الان دوسال میشه که از نزدیک ندیدمت هر چند که عکسها و فیلمهات رو ایمیل میکنی واسم ولی دوست دارم بغلت کنم و ببوسمت نمیدونی چقدر چشم به راهم و روزها رو میشمارم که خرداد از راه برسه و شما بیاین  خیلی خیلی دوست دارم نیکیتای عزیزم (از طرف خاله لیلا خاله لاله نریمان و هر کس که توی ایرانه و عاشق تو)        این عکسها رو ببین   ...
21 فروردين 1391

سیزده بدر 1391

سلام مامانی خوبی من و ببخش چند روز هست که آپ نکردم امروز که این پست رو میذارم چند روزی از سیزده بدر میگذره ولی هنوز حاطرات خوبش تازه هست هر چی بگم که اون روز چقدر خوش گذشت کم گفتم البته هم به شما آقا نریمان گل و هم به بقیه امسال هم مثل پارسال بامادر جون و خانواده دایی مجید و خانواده پسرخاله بنده رفتیم بیرون این پسر خاله من با هر کی بیرون میره به طرف خیلی خوش میگذره بس که میخندونتمون شما هم که ماشاا... اون روز انرژی زیادی داشتی و کل روز بجز یکی دو  ساعت که ناهار خوردی و خوابیدی بقیه رو بازی کردی و میرقصیدی میدونی با کی؟ با ثنا!!!!!!!!!!!!    همون که واست تع...
17 فروردين 1391

سال نو مبارک

سلام پسر خوبم سومین عیدی هست که سر سفره هفت سین کنارمون هستی البته هر سه سال توی خواب ناز بودی سال اول که یک ماه بیشتر نداشتی کل روز توی خواب بودی سال دوم که نیمه شب بود بازم خواب بودی امسال هم یک ربع به ٩ صبح بود بازم خواب بودی بازم یه عید دیگه و دوباره عید دیدنی وعیدی گرفتن عزیز دل من امیدوارم امسال یه سال خیلی خوب همراهه با سلامتی داشته باشی         ...
8 فروردين 1391

28 بهمن قشنگترین روز دنیا

      امروز قشنگترین روز دنیاست روزی که یکی از فرشتگان آسمون کم شد و امد روی زمین توی خونه ما فرشته ای که با اومدنش یه رنگ و بویی دیگه به زنگی من و بابایی داد الان دوسال  از اون روز میگذره و نریمان من واسه خودش مردی شده این دوسال مثل برق گذشت و چشم بر هم بذاریم روزی میرسه که واست میریم خواستگاری!!!!!!!   این عکس اولین روز زندگی قشنگته اینم عکس دوسالگیته که داری به بابا کمک میکنی و کوبیده درست میکنی راستی مامانی امروز جمعه هست  تصمیم دارم فردا واست کیک بگیرم بریم مهد کودک عمه جون و اونجا...
28 بهمن 1390
1